با قد تو قد سرو خم دارد
با قد تو قد سرو خم دارد
با قد تو قد سرو خم دارد
چون قد تو باغ، سرو کم دارد
چون قد تو باغ، سرو کم دارد
چون قد تو باغ، سرو کم دارد
وصلت ز همه وجود به لیکن
وصلت ز همه وجود به لیکن
وصلت ز همه وجود به لیکن
تا هجر تو روی در عدم دارد
تا هجر تو روی در عدم دارد
تا هجر تو روی در عدم دارد
شادم به تو و یقین همی دانم
شادم به تو و یقین همی دانم
شادم به تو و یقین همی دانم
کین یک شادی هزار غم دارد
کین یک شادی هزار غم دارد
کین یک شادی هزار غم دارد
در کار تو نیست عقل بر کاری
در کار تو نیست عقل بر کاری
در کار تو نیست عقل بر کاری
کار آن دارد که یک درم دارد
کار آن دارد که یک درم دارد
کار آن دارد که یک درم دارد
دایم چو قلم به تارکم پویان
دایم چو قلم به تارکم پویان
دایم چو قلم به تارکم پویان
زان قامت و قد که چون قلم دارد
زان قامت و قد که چون قلم دارد
زان قامت و قد که چون قلم دارد
در راه تو انوری تو خود دانی
در راه تو انوری تو خود دانی
در راه تو انوری تو خود دانی
عمریست که تا ز سر قدم دارد
عمریست که تا ز سر قدم دارد
عمریست که تا ز سر قدم دارد
گر سرزنش همه جهان خواهی
گر سرزنش همه جهان خواهی
گر سرزنش همه جهان خواهی
آن نیز به دولت تو هم دارد
آن نیز به دولت تو هم دارد
آن نیز به دولت تو هم دارد